عشق خونی p24 ❤️
سلام بیکار بودم اومدم بپارتم
🎃
دیدم اون دوتا دارن سر عروسیشون بحث میکنن و متوجه حضور من نشدن پس درحالی که سیگار میکشیدم گفتم
🎃 میشه من شاهد عقدتون باشم؟
☠️ تو از کِی اینجایی؟
🎃 از اول بحث تون😐
چند ثانیه منو نگاه کردن و دوباره شروع کردن
☠️ میدونی ادرین یجوارایی خوشحالم که دارم باهات ازدواج میکنم!
🎃 اَه اَه اَه حالم بهم خورد می خواید همین الان بزید عقد کنید؟
😈 فکر بدی نیس اگه عروس خانم قبول کنه؟
☠️ بعلهههه (از خدا خواسته 😐)
بعد ادرین دست مرینتو کشید دوتایی رفتن سمت ماشین دیگه چاره ای ندارم باید برم با اینا🙄
☠️
ادرین گف می خوای همین الان بریم عقد کنیم منم یکم فک کردم. چرا موقعی که بغلم کرد خوش حال بودم؟ چرت بوسیدمش؟ چرا وقتی تو کت شلوار دیدمش مجذوب شدم؟که یهو فهمیدم! من عاشق شدمممممم! من با خودم چونه نمی زنم! از خودم مطمئنم تاحالا نشده که با شک و تردید کاری انجام بدم! پس با اطمینان گفتم بعلههههه (ادرین رف غاطی مرغا)
(نویسنده:𝒩𝒾𝓎𝒶)
الان تو دل ادرین👇🏻👇🏻👇🏻
عروسی💃🏻🕺
پاسخ داد مو نوشتم که دیشو نومه ی نوشتم هی تاکسی بیاد شوفر بوروم 😂
ای مو خورمایی چش عسلی دختر اهوازی
عروس چقد قشنگه ایشالله مبارکش باد، 😂
پایان عروسی برید خونه هاتون😁
😈
بلاخره مری عاشقم شد(یسسسسسس) الانم داریم میرم عقد کنیم تو شبی که ازش خواستگاری کردم داریم عقد میکنیم. دوستای مری و مامانم و مامانش و مارک و اینا دارن تو ماشین های خودسون میان بریم عقد ما 😂
(نویسنده :𝒩𝒾𝓎𝒶 )
مری ادری و قوم تاتار(منظورم فک فامیل و رفیقاشن) رسیدن به دفتر خونه و...
:ایا بنده وکیلم؟
☠️ بعلههه
😈 از خدامه
:دوما.د... بعله ماشالله چه عجله ای دارید اقا (لعنتی ها بزارین حرفش تموم شه/اخه هیجان دارم بار اولمه عروس شدم حلقه مو نیگا💍👰/نه که ما ده بار ده بار عروس میشیم🙄)
بعد یارو دفترشو بست:برید خونه هاتون می خوایم تعطیل کنیم خوش بخت شید(شرمنده من به نصف مردم میگم یارو یا مرتیکه😁)
👰
همه بهمون تبریک گفتن و ما رفتیم خونمون(از این به بعد زندگیشون شریکیه)
با همون لباسا نشستم رو کاناپه و کفش هامو دراوردم. که یهو لوسی رو دیدم که کوچیک ترین سایز چمدون رو گرفته دستش و داره میره سمت در.
☠️لوسی داری کجا میری؟
ادرین هم اومد نشست کنارم و دستش رو انداخت رو شونم و بغلم کرد.
🎃 چند وقت دیگه شما بچه دار میشید بعد من براتون مهم نیستم پس بهتره از الان برم و جای شمارو تنگ نکنم
☠️ کی گفته قراره ما بچه دار بشیم؟
🎃 چی؟ یعنی شما بچه نمی خواین!
😈 نه لوسی ما دوست داریم تو همیشه کنارمون باشی میشه؟ تازه اگه بچه دار هم بشیم ما همیشه تورو دوس داریم
لوسی هم چمدون رو ول کرد و اومد تو بغل منو ادرین...
چهارشنبه روز عروسی
لباس عروس سفیدم رو پوشیدم به سمت اتاقی که قرار بود ادرین توش منتظر من باشه رفتم که دیدم......
𝓑𝓵𝓸𝓸𝓭𝔂 𝓵𝓸𝓿𝓮
𝓽𝓱𝓮 𝓮𝓷𝓭