تصویر هدر بخش پست‌ها

freedom web

شعله های عشق 𝒑𝟏

شعله های عشق 𝒑𝟏

| سیاهه نارگیله

سلام کیوتا من نویسنده جدیدم اسمم ساغر هست و 15 سالمه لطفا حمایت کنید 

اسمم مرینت هست 18 سالمه مادرم نقاشه و پدرم قناد من و برادرم در پاریس زندگی میکنیم 

اسمم ادرین هست 18 سالمه پدر و مادرم طراح هستند

 از زبون مرینت 

باصدای الارم گوشی بیدار شدم دوش گرفتم این لوکای عوضی هنوز خواب بود  لباس مدرسمو پوشیدم و لوکا رو بیدار کردم 

لوکا : ولم کن دیونه 

مرینت (با داد) پدر سگ بلند شو مدرسم دیر شود 

لوکا : پیاده برو  اوف مگه راننده گرفتی 

مرینت : یا بلند میشی یا به رلت میگم بهش خیانت کردی 

لوکا : چیییییییییی تو از کجا میدونی 

مرینت : میدونم دیگه حالا بلند شو و گرنه زنگ میزنما😈

بعد از رسیدن به مدرسه 

مرینت : سلام الیا خره😛

الیا: خودت خری بیشعور 😒

 

داشتیم به سمت کلاس میرفتیم که به یه پسر جذاب خوردم   

مرینت :مگه کوری نمیبینی ادم داره راه میره 

الیا (اروم در گوشش) تو بهش خوردی که 

مرینت: اهای یه معذرت خواهی بکن 

ادرین : ام شاید ادم نیستی که ندیدمت 😏

مرینت: چی گفتی پسره پرو 

الیا دستم رو گرفت و بزور همراه با خودش بردم و من همینطوری قر قر میکردم 

بعد از اون قضیه به کلاس رفتیم یک ساعت گذشت من رفتم دست شویی که همون موقع یه پسر وارد شد ...... 

 

 

 

 

خوب این پارت تموم شد لطفا حمایت کنید  ااگه دوست دارید پارت بدم بدم اگه نه که ولش و میدونم که خیلی بد نوشتم  ❤