تصویر هدر بخش پست‌ها

freedom web

red wine 🍷✨

red wine 🍷✨

| 🥺🫀niyaa

                     

                       part:1

 ٨ـﮩـ۸ـﮩـ٨ـﮩـ۸ـღـ٨ـﮩـ۸ـﮩـ٨ـﮩـ۸ـﮩـ٨ـﮩـ۸ـ

 

خسته از حرف هایی که پدرم بهم میزد، نفسمو بیرون دادم و داد زدم :

_ من ترجیح میدم برم با اون غربیه ها زندگی کنم تا اینکه تو بزور منو بفرستی خونه اون برادر زاده های ح...*بیییییب*ده ات. من حرف اخرمو زدم خدافظ شیرین خدافظ جوجه ی من 🥺💔🐣(

بدون هیچ گونه توجهی به بابام از خونه رفتم بیرون. اسکیت بردمو گذاشتم رو زمین ساک باشگاه مو رو شونه ام گذاشتم. چمدون بزرگمو پشت اسکیت بوردم گذاشتم. با عصبانیت شروع کردم به حرکت کردن.... 

رسیدم به عمارتشون....... برگامممممم چه بزرگه 😬 و در عین حال مرموز در حیاط باز بود. رفتم تو. 

_سلام؟ ببخشید! کسی خونه نیسسس؟انگار نمی دونستن امروز من دارم میام! 

اسکیت بوردمو گرفتم دست چپم و با دست راستم چمدونمو به دنبال خودم کشوندم. در ورودی امارت خیلی بزرگه، در قهوه ای سوخته رنگ رو به صدا دراوردم... در بلافاصله باز شد. پشت در ی خانوم بود که بعد از دیدن من کنار رفت و من رفتم تو. نگاهی به اطرافم انداختم خیلی قشنگ بود... ناخوداگاه به سمت کاناپه رفتم........ 

 


☠پایان☠

 

 

 

حمایت کنیدددددد 🍷✨