عشق خونی p17 ❤️
سلام سلام برای تاخیر معذرت می خوام
بفرمایید ادامه :
از خواب بیدار شدم دست و صورتمو شستم رو به روی اینه وایسادم. خودمو نگاه کردم
_من چرا باید همش شلوار و لباس های پوشیده و لش بپوشم؟ راحت می پوشم ادرین می خواد نگاه کنه نگاه کنه انقدر ببینه که چشش دراد.! من که به حر حال نمی زارم بهم دست بزنه! بعد ی شلوارک مشکی با طرح اسکلت پوشیدم با نیم تنه استین بلند مشکی موهامو شونه کردم گوجه ای بستم. دمپایی مخملی هام که پام بود. (دمپایی مخملی هاشو از دیروز تو پاهاش اورده😂) حاضرم میرم پایین صبونه بخورم. رفتم طبقه پایین دیدم ادرین سر میز نشسته😒. (از این به بعد لوسی اینه🎃 ادرین اینه 😈 مرینت هم اینه☠️)
🎃مری بیا ی چی بخور
☠️اومدم...!
وقتی داشتم به میز نزدیک میشدم نگاه های ادرین رو رو خودم حس میکردم به پاهای سفیدم نگاه کردم. یادم افتاد تاحالا کسی منو با شلوارک ندیده🙄سر میز نشستم و گفتم
☠️ چشت دراد
ادرینم لبخند شیطونی زد:
😈 وایسا تا دراد!
☠️ادرین من می خوام با لوسی برم بیرون
😈 در حیاط بازه میتونه بری تو حیاط
☠️ باشه. (فکر کردی این بند میشه تو خونه!)
ادرین رفت بیرون. نمی دونم میره کدوم جهنم(جهنم خودشون😂👹) ولی مهم نی به من چه! لباسامو با ی شلوار لی مام ذغالی و ی تیشرت ساده سفید و سویشرت مشکی عوض کردم کتونی مشکی ال استار ه هم از تو کمد برداشتم با جوراب های سفید کوتاه پوشیدم. موهامو باز گذاشتم و ی کلاه سفید سر کردم و کلاه سویشرتمو انداختم روش.
🎃 کجا؟؟
☠️ پاشو بریم بیرون
🎃 ادرین گف که نمی تونیم بریم بیرون تازه در ورودی حیاط قفله!
☠️ نمیای؟
🎃 من اینو نگفتم بریم
جلوی در حیاط....
🎃 خب حالا چی؟
☠️ لوسی بیا رو کمرم می خوام از دیوار برم بالا. خب دیوار خیلی بلنده پس اول از رو تاب رفتم بالا از رو تاب پریدم رو دیوار و اروم اومدم پایین
🎃 ایول کارت عالی بود مری
☠️ مرسی خب کجا بریم؟
🎃 بریم مسابقه خیابونی اسکیت بورد؟
☠️ اره بریم از کجا می تونم ی اسکیت بورد بگیرم؟
🎃 بریم راهو بهت نشون میدم
ی اسکیت بورد مشکی با طرح اسکلت گرفتم ی روبند سفید که ست کلاهم بود گرفتم و دور صورتم بستم.
☠️ چطوره لوسی؟
🎃 عالیه
☠️ بشین رو شونه م تا اونجا با اسکیت بورد بریم...
رسیدیم اونجا و تو مسابقه ثبت نام کردم و ازم ی لقب خواستن
☠️ لوسی ی لقب بگو
🎃اممم... توایلایت(چیه خب به ذهنم نمی رسید)
☠️ توایلات هستم
طرف:اها خوش اومدین لطفا برید رو خط شروع اماده بشید....
تو مسابقه برنده شدم و داشتیم با لوسی برمی گشتیم خونه که یهو....
پایان
🕸️❤️لایک و کامنت با خودتون❤️🕸️