تصویر هدر بخش پست‌ها

freedom web

عشق خونی p23 ❤️

عشق خونی p23 ❤️

| 🥺🫀niyaa

سلام سلام بفرمایید ادامه :

که دیدم ادرین با ی کت شلوار مشکی وایساده پایین پله ها! چقدر خوشگل شدهههه احساس میکنم تو عاشق شدی مرینت! خب الان وقتش نیست دامن توریمو گرفتم(عکسشو گذاشتم رو کاور وقت نداشتم اسلاید بزارم) و اروم از پله ها پایین رفتم. صدای کفش های پاشنه بلندم باعث شد توجه ادرین به من جلب شههه (عررررررر) 

😈

داشتم به کفشام نگاه می کردم که صدای پاشنه بلند مرینت اومد. سرمو بالا بردم و نگاش کردم. چقدر خوشگل شدهههههه اون دامن طوری اون موهای بازش صدای کفشاش همش منو دیوونه میکنههههه.... 

🎃

پایین پله ها کنار ادرین وایساده بودم و داشتم با کروات مشکی که ادرین برام بسته بود ور میرفتم

🎃 نمی شد من کروات نزنم؟ 

😈 نه راستی لطفا شکل انسان شو 

🎃 نمی خوام اینجوری فک میکنن من گربه م

😈 به درک مهم نیس فقط بزار اون کراوات بمونه رو گردنت

🎃 اوکی

که سکوت کل سالن رو فرا گرفت... 

وقتی مری اومد و به ادرین نگاه کرد حس کردم که قند تو دلش اب شد و ادرین وقتی مرینتو دید خودش داش اب می شد. 

🎃 هی شما ها چطوری کروات رو تحمل می کنین! البته اینم خاصیت عشقه که همه کار میکنی

☠️ خوش تیپ شدی لوسی! 

🎃 ممنون ولی خوشتیپ ی نفر دیگس

😈مری خیلی خوشگل شدی! 

بعد از رسیدن به مهمونی(یعنی تقریبا الان دوساعته اونجان) 

☠️

داشتم از وسط سالن رد میشدم که صدای ادرین متوقفم کرد... 

😈

بلاخره دلو زدم به دریا و رفتم بالای صحنه

😈 خانم ها و اقایون من امشب می خوام از تنها عشق زندگیم خواستگاری کنم! مرینت دوپنگ چنگ و نور افتاد رو مرینت

کلاراو امیلی:چیییی؟

اروم اروم به سمتش رفتم، زانو زدم. 

😈 با من ازدواج میکنی؟ 

☠️ مم... مم بلهه(با خوشحالی) 

☠️

یهو ادرین زانو زد و خواستگاری کرد. اول خواستم بگم نه که به خانواده ام و دوستام فک کردم (ادرین تحدید کرده بود دیگه). نمی دونم چرا ولی حسم بهم میگف قبول کن! پس منم با خوشحالی گفتم بلهههه و ادرین حلقه رو انداخت دستم. منو از کمر گرفت و تو هوا چرخوند و رو زمین گذاشت و من بوسیدمش! (واد.... ف.... ک؟) من این کارو کردم؟ اخه اون جلو نیومد من لبامو بردم سمتش! چه حس خوبی داش! من با این کار مطمئن شدم که عاشقش شدم! 

امیلی و کلارا:شما کی همو دیدین که عاشق هم شدین؟

☠️😈 تو دانشگاه 😊

جولیکا و زویس:مبارکههه

بعد رفتن وسط شروع کردن به قِر دادن

منو ادرین هم رقصیدیم..... 

بعد از رقص با ادرین رو مبل دونفره نشستیم. 

☠️ خب کی عروسی میگیریم؟ 

😈(خیلی جدی) چهارشنبه

☠️ من لباس عروسم باید مشکی باشه! 

😈 چرا ؟

☠️ چون می خوام با کت شلوار تو ست باشه

😈 اره فکر خوبیه من همیشه دوست داشتم تم عروسیم مشکی باشههه

☠️ فردا بریم خرید؟ 

😈 بریم!

☠️ کیارو دعوت کنیم؟ 

😈هرکی تو دوس داری! (زن زلیل) 

(نیا:چه زود میبرن و میدوزن! نمی خواین اجازه بگیرین؟)..... 

𝓽𝓱𝓮 𝓮𝓷𝓭

𝓑𝓵𝓸𝓸𝓭𝔂 𝓵𝓸𝓿𝓮