تصویر هدر بخش پست‌ها

freedom web

پادشاه نقابدار

| 𝓷𝓪𝓾𝓰𝓱𝓽𝔂

ادری

صبح با صدای دو گوسف.. از خواب پاشدم

نینو : عشقم پاشو به پوش بریم بیرون 

لوکا : عشق تو 

نینو :اره 

لوکا : برو بابا مال خودم 

نینو : چی گفتی  الان ادمت می کنم 

لوکا : 👏👏🖕🙏

نینو : چی بیشعور عوضی بیییییییییییییییب 

ادری : باشه بیدارم برید به بابام بگید 

لوکا و نینو : چیووو😈😈😈😈😈

ادری : مرگ

بلند شدم رفتم ی دوش گرفتم لباسامو پوشیدم که از قصر بریم بیرون ۲ ساعت بعد 

داشتیم با نینو و لوکا تو بازار چرخ میزدیم که 

نینو : پسر اون نگاه دوست دخترم 

دیدم داره به ی دختر با مو های نارنجی اشاره می کنه که داشت با یه دختر مو لیموی جنگ می کرد چه شباهتی هم دارند نینو رفت پیش دختر 

نینو : چی شده عزیزم 

دختره : هیچی حرف ادم سرش نمیشه 

نینو : خانم لطفا درست رفتار کنید 

دختره 👱🏻‍♀️: به تو چه 

لوکا هم که دید الان وقت خوبیه رفت بغل. دختر 

لوکا : خانم چیشده

دختر 👱🏻‍♀️ : این اقا دار الکی فحش میده 

نینو : من کی فحش دادم

دوست دختر نینو : کلوی درست حرف بزن

کلوی : درست حرف نزنم چی میشه 

که یه دختر با مو های ابی بنفش و چشم های آبی امد 

دختر : دددد بسته سرم خوردید مگه یچه اید سر یه بستنی جنگ می کنید 

 کلوی : مرینتتتت 😭😭

دوست دختر نینو : باشه پس من بستنی تو رو می خورم

و بستنی رو از دست اسمش چی بود اهان مرینت دزدید و در رفت مرینت هم پشت سرش دوید و محکم به من خود 

مرینت : ببخشید وایسا الیاااااا

چ اسم قشنگی مرینت 

انچه خواهید خواند 

اسمش خیلی قشنگ بود ........... دوسش داری .........می خوایم بریم بستنی خوری ...... مرینتتتتتت😟😟😟