💮زندگی نامه مرینت f1 p8💮
| 군대
هلوو👋🏻
داش گلتون اومد&(خستگی)
بعد قرن ها پارت جدید اومد🗿
بپر ادامه مطلب👇🏼
آدرین#بعد مدرسه یواشکی رفتم خونه که دیدم یه جعبه کوچولو زیرمه.بازش کردم.یک انگشتر توش بود که روش یک پنجه روش هست.یهو یه موجود عجیب از توش در اومد.
مرینت#بعد این که اون موجود از داخل گوشواره ها در اومد خشکم زد.اون دیگه چه چیزیه.ولی ترسناک بود.
(نویسنده:اون کسی نبود جز تیکی)
مدیر گل برچسب این رمان را بساز[الاهی آمین]😅
دیگه حال ندارم بای بای👋🏻