دیالوگ های ماندگار
....
دیالوگ شازده کوچولو
(نویسنده آنتوان دو سنت اگزوپری)
ش_ دوست داشتن بهتره یا دوست داشته شدن ؟
ر_کدوم برای پرنده مهم تره بال چپ یا بال راست ؟؟
.......
ش_ آدم های سیاره شما ،
پنج هزار گل را در باغچه میکارند، اما
گلی که میخواهند،آن میان پیدا نمی کنند ....
.....
ش_وفاداری یعنی چی ؟؟
ر_ یعنی اگه تو سیارت یه گل دیگه بود ،
تو عاشق گل خودت باشی :))))
....
شازدهکوچولو پرسید :
آدم ها میگویند نیش مار کشنده است ؟؟
مارگفت : زخم زبان خودشان بدتر است.
آدم ها همیشه نا امیدت می کنند بچه جان ،
تنها کاری هم که خوب بلدند همین یکیست...
....
روباه به شازده کوچولو گفت :
بزار یک جیزی رو در گوشت بگم ....!
باصدای آروم گفت :
فقط از دریچه قلبه که یه نفر میتونه درست همه چیزو ببینه .... چیز های مهم از دید چشم ها مخفی هستند ...
....
دیالوگ ماهی سیاه کوچولو نویسنده ( صمند بهرنگی )
درد من حصار برکه نیست
درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است
ماهی سیاه کوچولو
....
«مرگ خیلی آسان میتواند الان به سراغ من بیاید؛ اما من تا میتوانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبهرو شدم ـ که میشوم ـ مهم نیست؛ مهم اینست که زندگی یا مرگ من، چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد... »
«ماهی سیاه کوچولو»
♤♡~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~♤♡
خب این پارت چطور بود ؟؟
قراره دیالوگ های ماندگار دیگه رو فردا بدم
از نظر من کتاب بخونید من عاشق خوندنم ♡♡♡